چند روزی است کتابی درباره ترجمه در دست گرفتهام و بهعنوان یکی از منابع درسی، مشغول مطالعه آن هستم. کتابی به اسم مرجعی پیشرفته برای ترجمه»؛ نوشته بزیل هتیم و جرمی ماندی. اولین بار که نگاهم به کلمه هتیم افتاد حس ناخوشایندی پیدا کردم. این کلمه در زبان کُردی یعنی یتیم». به نوعی به این اسم مشکوک شدم. چون قبلا بارها دیده بودم که اسامی را به صورت اشتباه ترجمه میکنند. اگرچه بعضی از مترجمین بر این باورند که تغییر تلفظ اسامی خاص در ترجمه، اهمیت چندانی ندارد و ما اختیار داریم که اسامی خاص را هر طور که راحت هستیم تلفظ کنیم، اما فکر نمیکنم دست مترجم چنان باز باشد که مثلا یک اسم عربی را با تلفظ انگلیسی و ژاپنی و غیره وارد فارسی کند.
یادم است روزی وارد یک مغازه عطرفروشی شدم و از فروشنده پرسیدم: ببخشید عطر امواج» دارید؟ گفت: بله عطر آمواژ» داریم! به گمان خودش خطای من را تصحیح کرده بود. ظاهرا نمیدانست که این یک عطر مشهور عربی است! شاید او نیز همچون بسیاری از فروشندهها و حتی بسیاری از تحصیلکردهها، با خود گفته بود که معمولا عطر را از فرانسه و برخی کشورهای اروپایی وارد میکنند، پس لابد باید Amouage» را به صورت آمواژ» تلفظ کنیم که شبیه تلفظ فرانسوی و انگلیسی و غیره باشد. شاید هرگز به ذهن این افراد نرسیده باشد که چنین عطری و در نتیجه اسم آن ممکن است منشأ عربی داشته باشد.
برگردیم به موضوع اصلی. امشب به ذهنم رسید در اینترنت درباره این نویسنده یعنی آقا یا شاید هم خانم بزیل هتیم جستجویی بکنم! با اولین جستجو مشخص شد که ایشان آقای باسِل حاتم» استاد دانشگاه اهل نینوای عراق و مقیم انگلیس است که در دانشگاه آمریکایی شارجه (امارات) هم تدریس کرده است. دوباره به کتاب مراجعه کردم. دیدم که در شناسنامه کتاب در مقابل سرشناسه» نوشته است حاتم، باسل». تعجبم دوچندان شد. چطور اسم نویسنده بر روی جلد و در ارجاعهای داخل کتاب بزیل هتیم» است اما در شناسنامه کتاب حاتم، باسل»؟!
آیا این صرفا یک بازی با کلمات است یا از شناخت ناکافی درباره بیوگرافی نویسنده ناشی میشود و یا به این دلیل است که این تصور در ذهن ما رسوخ یافته که تمام چیزهای خوب از غرب میآید و بعید به نظر میرسد که از میان عربها و به طور کلی از میان جوامع اسلامی افراد برجستهای ظهور یابند و آثار علمی بزرگ و ارزشمندی بر جای بگذارند؟ البته در حالت خوشبینانه میتوان گفت: از آنجا که این کتاب به زبان انگلیسی نوشته شده و اسم نویسنده هم به صورت Basil Hatim» بر روی آن درج شده است، این تصور را ایجاد کرده که لابد یک اسم انگلیسی است و باید آن را همانطور تلفظ کرد.
اینگونه اشتباهات اگر غیر عمدی باشد، تا حدودی قابل چشمپوشی است اما اگر دانسته و بهعمد این کار صورت گیرد و سبب تغییر هویّت افراد مهم در ذهن مخاطبان گردد، شاید بتوان گفت که نوعی تحریف فرهنگی است و مترجمان متعهد و حرفهای باید به شدت از آن بپرهیزند.
مختار حسامی
۱۳۹۹/۹/۶
یمکننا أن ننظر إلى هذه القضیّة من زوایا مختلفة وندرسَها من منطلقات عدیدة. ونحن فی هذه العُجالة نتناول الموضوع من منطلق ربّما ی یّاً بحتاً فی النظرة الأولى وقد لا یروقه البعض. ولکن إذا أردنا أن نصل إلى حلّ أمثلَ لهذه المشکلة وغیرها من المشاکل فعلینا أن ن صادقین مع أنفسنا ومع مجتمعنا ولا نغمض أعیننا على الواقع مهما کان مَریراً ومُزریاً. فإنّ الطبیب الذی لم یعرف المرض لا یمکنه تقدیم وصفة طبّیّة فعّالة وتبوء کل محاولاته وجهوده العلاجیّة بالفشل وقد یُودی بحیاة المریض. فإن بطالة الملائین من الشباب وعدمَ حصولهم على مِهَنٍ تتناغم مع رغباتهم ومیولهم واختصاصاتهم لیست مشکلة بسیطة وعابرة حتى نُهمِلَها أو نُلقی الّلوم على الشباب أنفسهم ونتخلّى عن مسؤولیاتنا. فإن مشکلةً کهذه ترجع فی الدرجة الأولى إلى ات الحکومة الخاطئة تجاه مشاکل الشباب عامّة ومشکلة بطالتهم خاصّة. فإنّ الحکومة تزجّ بهذا الکمّ الهائل من الشباب إلى الجامعات دون أن تفکّر فی مستقبلهم المهنی. فإنّها فی الواقع لا تهتمّ بحل مشاکل الشباب بقدر ما تهتمّ بحلّ مشاکلها الیّة والحزبیّة. فبدل أن تقدّم حلولاً ناجعة لهذه المشکلة العویصة فإنّها تکتفی ببعض الخطوات القصیرة المدى تشبه فی غالبیّتها بمهدّئات یقدّمها الطبیب للمریض لئلّا یشعر بالألم. فإنّ فتح أبواب الجامعات على مصاریعها فی وجه کلّ من هبّ ودبّ لا یحلّ مشکلة البطالة لدى الشباب خلافا لما تظنّه الحکومة. فهناک آلاف من الخرّیجین یعیشون فی الفقر المدقع حیث یلهث الواحد منهم وراء أحقر مهنة لیمتهنَها ویسدّ جوعه ولکنّه کثیراً ما تذهب جمیع محاولاته وجهوده أدراج الریاح وتُسدّ فی وجهه کلُّ نافذة یُطِلُّ منها بصیصُ أملٍ. فلا غرابةَ إذَن أن نرى هذه الجموع الغفیرة من الخرّیجین قد لجأوا إلى إدمان الکحول والمخدّرات أو نراهم یقضون حیاتهم المزریة فی حیرة وارتباک. فالبطالة تنتهی إلى الفقر لا محالةَ و "کاد الفقر ی کفراً"!
فهلّا أدرک العقلاءُ من القوم طبیعةَ هذه الأزمةِ العارمةِ وقدّموا لها حلولاً حقیقیّةً قبل أن یتّسع الخَرقُ على الرّاقع؟!
مختار حسامی ۱۴۳۹/۰۳/۱۹
۱۳۹۶/۰۹/۱۷
إنّ معظم الذین قاموا بترجمة الکتب العربیّة بما فیها الأدبیّة والدینیّة وغیرها إلی الفارسیّة لیسوا هم الذین درسوا الأدب العربیّ بل الذین درسوا الأدب الفارسیّ فی الجامعة وتعلّموا العربیّة فی الحوزات العلمیّة أو فی مدارس مفتوحة أو فی بلدان عربیّة. فما دور أولئک الذین درسوا الأدب العربیّ فی الجامعات وأفنوا عمرهم فی قراءة الکتب العربیّة القدیمة وربّما الحدیثة؟ إنّهم تعلّموا العربیّة لیقوموا بنقل التراث العلمیّ والأدبیّ الفارسیّ إلی اللغة العربیّة. وبمعنی آخر إنّ دورهم الرئیس هو التعریب ولیس الترجمة. ولکنّهم مع الأسف لم یقوموا –إلا القلّة القلیلة منهم- بالتعریب کما ینبغی ولم یهتمّوا بالترجمة لأنّها لیست من اختصاصاتهم وانکبّوا علی التدریس وإخراج العلم من الکتب والقائه إلی طلّابهم وربمّا إدخاله فی کتب أخری دون إبداع ودون إتیان بجدید. وترکوا الساحة للآخرین أی للذین درسوا الأدب الفارسیّ لیقوموا بهذه المهمّة ولکنّهم أیضا لم یکن همّهم الأوّل هو الترجمة من العربیّة بل قاموا بها هِوایةً. مع أنّهم وبفضل إتقانهم للغة الهدف استطاعوا أن یقدّموا ترجمات فریدة فی نوعها. وفی الأخیر نظنّ أنّ الحلّ الوحید والأمثل هو إنشاء فرع الترجمة» -وقد تمّ هذا فعلا- وتطویرها ودعمها مادیّا ومعنویّا وعلمیّا.
مختار حسامی
۱۴۳۸
عندما نرید أن نقارن فی هذه العجالة بین الشباب ومشاکلهم فی الدول النامیة والمتقدمة لا یسعنا التطرق إلى التفاصیل وذکر المصادیق والأمثلة بل علینا أن نبین أهم المشاکل أو ربما المشکلة الجوهریة فقط. لا یشک أحد بأن الشباب فی کل من الدول النامیة والمتقدمة یعانون من مشاکل ویواجهون عقبات وموانع قد تحول دون حصولهم على بعض أهدافهم وطموحاتهم. ولکن المقارنة بین هاتین الحالتین تشبه المقارنة بین مشاکل سیارتی لامبورغینی وبراید! فکلا السیارتین لها مشاکل ولکن هل یستطیع من لدیه مسکة عقل أن یسوی بینها کماً ونوعاً؟ فشتّان الفارق بین الحالتین. إن مشاکل الشباب فی الدول المتقدمة لا یخرج عن دائرة الکمالیات وربما بعض الحاجیات ولکنها فی الدول النامیة تتعلق بضروریات الحیاة. إن الشباب فی الدول النامیة هم مجرد أرقام وأصوات یستخدمها الیون للحصول على أهدافهم الحزبیة کالفوز فی الانتخابات والضغط على المنافسین فی الألعاب الیة وما إلى ذلک. فإن هؤلاء الشباب لیسوا إلا احجاراً على رقعة الشطرنج ولیس لهم حقوق ولا مصالح بل هم فی خدمة المصالح الیة المسماة زورا وبهتانا المصالح العامة ومصلحة الوطن وغیرها من الهتافات الفارغة التی لا تقدم شیئا ولا تؤخر. فهم المسؤولون عن کل شیء وهم المعنیون بالدفاع عن الوطن والذب عن التقالید والقیم ومواجهة العدو وتقدم البلاد وصناعة الأمجاد! ولکنهم فی الحقیقة لا یُحسب لهم أی حساب ولا یُعرف لهم أی حقوق وکأنهم غیر موجودین أصلا ولا هویة لهم.
إنهم مسلوبوا الکرامة ولکنهم لا یشعرون؛ و"مَن یَهُنْ یَسْهُلِ الهَوَانُ عَلَیْهِ . مَا لِجُرْحٍ بِمَیِّتٍ إیلامُ".
مختار حسامی ۱۴۳۹/۳/۲۷
۱۳۹۶/۹/۲۵
عنوان کتاب
عنوان کتاب معمولاً به صورت لفظ به لفظ ترجمه می شود. از آنجا که هر کتاب در زبان مبدأ با نامی که بر آن گذاشته شده شناخته میشود، در زبان مقصد نیز غالباً همان عنوان به صورت لفظ به لفظ، ترجمه میشود تا هویت اصلی کتاب، حفظ شود.
نمونههای زیر لفظ به لفظ ترجمه شده است:
الأیّام (طه حسین): آن روزها
قصّتی مع الشعر (نزار قبانی): داستان من و شعر
یومیّات نائب فی الأریاف (توفیق الحکیم): یادداشتهای یک دادستان از روستاها.
اگر عنوان کتاب به گونهای باشد که ترجمه لفظ به لفظ آن نارسا و مبهم یا طولانی به نظر آید، مترجم میتواند آن را به صورت ارتباطی ترجمه کند. در ترجمه ارتباطیِ عناوین، مترجم عنوان کتاب را با توجه به محتوا و فضای کلی آن ترجمه میکند، به طوری که عنوان در عین حال که موجز است نشاندهنده مطالب و موضوعاتی باشد که در کتاب مطرح شده است. البته اگر کتاب قبلاً ترجمه شده و در زبان مقصد با آن عنوان شناخته شده و آوازهای پیدا کرده است و مترجم به دلیل نادرست بودن یا روان نبودن نثر ترجمه، ضرورت ترجمه دوباره کتاب را احساس کرده، بهتر است از همان عنوان برای ترجمه خود استفاده کند. مگر آنکه ترجمه قبلیِ عنوان را نادرست و نامناسب بداند که در این صورت، عنوان مناسب و شایستهای برای آن برمیگزیند.
نمونههای زیر به صورت ارتباطی ترجمه شده است:
منشورات فدائیة علی جدران فلسطین (نزار قبانی): خوشههای خشم
فی الشعر الجاهلی (طه حسین): شعر جاهلی در میزان
عنوان خبر یا مقاله
برای ترجمه عنوان خبر و مطالب خبری روز باید این نکات را رعایت کرد:
1. برای ترجمه عنوان خبر باید از کلمات آشنا و رسا استفاده کرد؛
2. عنوان باید روشن، دقیق و بیابهام باشد و پیام خبری را به روشنی بیان کند؛
۳. از تکرار کلمات و شکستن آنها در ترجمه عنوان باید خودداری شود؛
۴. عنوان خبر باید مهمترین مطلب خبر را به طور دقیق برساند؛
۵. هر چه عنوان کوتاهتر باشد، بهتر است.
در ترجمه عناوین غیر خبری مانند سرمقاله، تفسیر و تحلیل اخبار، مقالات پژوهشی، گزارشهای تحقیقی و. رعایت همه نکات فوق اامی نیست و در مواردی میتواند تغییر یابد؛ برای مثال عنوان سرمقاله میتواند فقط دو کلمه باشد، اما عنوان خبر باید چکیده مهمترین مطلب خبر را دقیق و روشن، بیان کند.
در زبان عربی رسم بر این است که عنوانها بهویژه عناوین خبری به صورت جمله آورده میشود، ولی در فارسی عناوین خبری گاه به صورت مفرد و عناوین غیر خبری همواره به صورت مفرد نوشته میشود. از این رو بهتر است مترجم، عناوین را به صورت مفرد ترجمه کند. این کار علاوه بر رعایت عرف و استعمال زبان فارسی، مزیت رعایت ایجاز و اختصار در عنوان را نیز دارد. به هر روی، مترجم باید با توجه به ذوق و سلیقه و ابتکار خود، عنوان را به گونهای ترجمه کند که زیبایی و رسایی و ایجاز در آن مد نظر قرار گیرد.
مثالهای زیر شیوه تبدیل عنوان جمله به مفرد و ترجمه عناوین غیر خبری را نشان میدهد:
الف) عناوین خبری
اسرائیل تنقد الإعلام المصری: انتقاد اسرائیل از رسانههای گروهی مصر.
إیران تشدّد علی تفعیل دور منظّمة أوبک فی القرن الجدید: تأکید ایران بر فعال کردن نقش سازمان اپک در قرن جدید.
الرئیس السودانی یشید بنتائج أوّل اجتماع یعقده مع تحالف المعارضة: تمجید رئیس جمهور سودان از دستاوردهای نخستین نشست خود با ائتلاف مخالفان.
الاتحاد الأوروبی یؤکّد دعمه للقیادة الجدیدة فی سوریا: تأکید اتحادیه اروپا بر حمایت از رهبری جدید در سوریه.
ب) عناوین غیر خبری
من سلبیات العولمة الاقتصادیة: نگاهی به زیانهای جهانیکردن اقتصاد.
بین ازدواجیة القرارات الدولیة و طموحات صدّام حسین: از برخورد دوگانه قطعنامههای بینالمللی تا بلندپروازیهای صدام حسین.
الحداثة بین النظریة و التطبیق: نوگرایی از تئوری تا عمل.
نکته قابل توجه در عناوین خبریِ دارای فعل این است که اگر خبر مربوط به گذشته باشد آن را به صورت ماضی مطلق و اگر مربوط به آینده است، آن را به صورت ماضی اخباری، ترجمه میکنیم:
وصل رئیس الوزراء السّودانی إلی طهران الیوم: نخستوزیر سودان امروز وارد تهران شد.
سیسافر الرئیس غداً إلی سوریا: رئیس جمهور فردا به سوریه میرود.
تطبیق تاریخ
مترجم باید تاریخ ذکر شده در زبان مبدأ را به تاریخ آشنا در زبان مقصد برگرداند. در کشورهای عربی برای امور رسمی و روابط بینالمللی از تاریخ میلادی و برای تعیین ایام مذهبی و اعیاد دینی از تاریخ قمری استفاده میشود. البته در کشورهایی نظیر عربستان سعودی که نظام حاکم بر آنها بافت سنتی و دینی دارد، تاریخ قمری از رواج بیشتری برخوردار است؛ بنابراین در متون ی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و برخی از متون مذهبی اکثر کشورهای عربی، استفاده از تاریخ میلادی رایج است.
برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی باید تاریخ میلادی منهای ۶۲۱ شود. البته از آنجا که آغاز سال شمسی با میلادی مطابقت ندارد، از یازدهم دی تا بیست و نهم اسفند، تاریخ میلادی منهای ۶۲۲ میشود.
در کشورهای عربی از ماههای عربی استفاده میشود که اصل آنها رومی بوده و با ماههای میلادی مطابق است. در بیشتر متون عربی، ابتدا ماه عربی نوشته میشود و ماه میلادی در داخل پرانتز قرار میگیرد. گفتنی است که تلفظ و کتابت ماههای میلادی در عربی با فارسی متفاوت است؛ برای مثال ژانویه» در عربی ینایر» و ژوئن»، یونیو» تلفظ و نوشته میشود. از این رو مترجم باید با تلفظ عربی ماههای میلادی آشنا باشد و ماههای عربی را بشناسد و از آنجا که آغاز ماههای شمسی با میلادی مطابقت ندارد، برای تبدیل ماه میلادی به شمسی باید بتواند محاسبه لازم را انجام بدهد.
جدول ذیل مترجم را در این زمینه یاری میکند:
ماههای میلادی |
تلفظ عربی ماههای میلادی |
ماههای عربی |
ماههای شمسی |
ژانویه |
ینایِر |
کانون الثانی |
۱۱ دی |
فوریه |
فبرایِر |
شباط |
۱۲ بهمن |
مارس |
مارتش |
آذار |
۱۰ اسفند |
آوریل |
ابریل |
نیسان |
۱۲ فروردین |
مه |
مایس – مایو – می |
ایّار |
۱۱ اردیبهشت |
ژوئن |
یونیو |
حزیران |
۱۱ خرداد |
ژوئیه |
یولیو |
تمّوز |
۱۰ تیر |
اوت – اگوست |
أغُسطُس |
آب |
۱۰ مرداد |
سپتامبر |
سبتمبِر |
ایلول |
۱۰ شهریور |
اکتبر |
اکتوبر |
تشرین الأوّل |
۹ مهر |
نوامبر |
نوفَمبِر |
تشرین الثانی |
۱۰ آبان |
دسامبر |
دیسامبِر |
کانون الأوّل |
۱۰ آذر |
درباره این سایت